زبانشناسی اجتماعی
نسترن کیانپور؛ محمد رضا اروجی؛ بهزاد رهبر؛ مهدی بازیار
چکیده
ارزیابی سخنرانیهای سیاسی و تحلیل محتوای آنها از اهمیت بسیاری برخوردار است. هدف این پژوهش تحلیل زبانشناختی متن سخنرانی ترامپ از منظر انواع فرایند (فعل) بر اساس چهارچوب فرانقش تجربی دستور نقشگرای نظاممند هلیدی و متیسن (2004)است.پژوهش حاضر از نوع توصیفی - تحلیلی است.به این ترتیب که متن سخنرانی ترامپ در قالب شش فرایند مادی،ذهنی،رابطهای،بیانیو ...
بیشتر
ارزیابی سخنرانیهای سیاسی و تحلیل محتوای آنها از اهمیت بسیاری برخوردار است. هدف این پژوهش تحلیل زبانشناختی متن سخنرانی ترامپ از منظر انواع فرایند (فعل) بر اساس چهارچوب فرانقش تجربی دستور نقشگرای نظاممند هلیدی و متیسن (2004)است.پژوهش حاضر از نوع توصیفی - تحلیلی است.به این ترتیب که متن سخنرانی ترامپ در قالب شش فرایند مادی،ذهنی،رابطهای،بیانیو وجودی طبقهبندی و الگوی فرایندها ارائه میشود.نتایج به دست آمده نشان میدهد از مجموع ۲۱۲ فرایند مشاهده شده،فرایند مادی با(7/62%)رخداد بیشترین بسامد را به خود اختصاص داده است که این بسامد با محتوای سخنرانی و صحبتهای کوبنده ترامپ کاملاًهماهنگ است.چرا که وی از ابتدای سخنرانی به اعمال و فعالیتهای مخرب ایران در منطقه اشاره داردو تلاش ایران برای توسعه موشکهای بالستیک را برجسته میسازد.همچنین، با استفاده از فرایند مادی به تحریمها و اقداماتی که علیه ایران انجام خواهد داد، اشاره میکند.درصد رخداد سایر فرایندها به ترتیب عبارتند از: فرایند رابطهای (3/13%)، بیانی (3/10%) ، ذهنی (۷%)، وجودی (7/5%) و رفتاری (۱%).
تحلیل گفتمان
نسترن کیانپور؛ محمد رضا اروجی؛ بهزاد رهبر
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تحلیل انتقادی اولین گفتمان ترامپ و حسن روحانی دربارة برنامة جامع مشترک (برجام) در تاریخ ۱۳ اکتبر ۲۰۱۳ از دیدگاه دستور نظاممند (مایکل هلیدی، 1985) انجام شده است. در این راستا، متون اولین سخنرانیهای رؤسای جمهور ایران و آمریکا بررسی شد. در انجام این پژوهش علاوه بر تحلیل کیفی، از بررسی کمّی، شامل محاسبۀ فراوانی و آزمونهای ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تحلیل انتقادی اولین گفتمان ترامپ و حسن روحانی دربارة برنامة جامع مشترک (برجام) در تاریخ ۱۳ اکتبر ۲۰۱۳ از دیدگاه دستور نظاممند (مایکل هلیدی، 1985) انجام شده است. در این راستا، متون اولین سخنرانیهای رؤسای جمهور ایران و آمریکا بررسی شد. در انجام این پژوهش علاوه بر تحلیل کیفی، از بررسی کمّی، شامل محاسبۀ فراوانی و آزمونهای آماری منویتنی نیز استفاده شده است. تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش نشان میدهد سخنرانی هر دو رئیسجمهور خالی از ایدئولوژی نیست و آمریکاستیزی در گفتمان روحانی و ایرانهراسی در گفتمان ترامپ نمایان است. در سخنان هر دو رئیسجمهور برجستگی نکات مثبت خودی و نکات منفی دیگری مشهود است و هر دو درصدد بودند یکدیگر را مقصر اوضاع نابسامان منطقه نشان دهند. روحانی بر وحدت ملی، نقش سپاه پاسداران در یاری رساندن به مردم مظلوم منطقه، و نقش حکومت ایران در ایجاد صلح و آرامش در منطقه تأکید داشت درحالیکه ترامپ به جاهطلبی ایران در توسعۀ انرژی هستهای و نقش مخرب سپاه در برافروختن آتش درگیری و بیثباتی در منطقه اشاره میکند. دستور نقشگرایی بهتنهایی میتواند از پس تحلیل انتقادی گفتمانهای سیاسی برآید. همچنین این مدل زبانی با کمک سه فرانقش تجربی، بینافردی و متنی میتواند سخنان هر دو رئیسجمهور را تحلیل و براساس عناصر موجود در هر یک از فرانقشها از قبیل کاربرد ضمیر، زمان، افعال وجهی، فرایندها و آغازگرهای بهکاررفته در هر دو متن، ایدئولوژی نهفته در پس هر یک را شناسایی و اهدافشان را مشخص کند.
زبانشناسی اجتماعی
بهزاد رهبر؛ ارسام بابائی
چکیده
در میان تماشاگران فوتبال، علیرغم تفاوت در عوامل اجتماعی نظیر سن، تحصیلات، قومیت و طبقة اجتماعی، نوعی همگرایی زبانی شکل میگیرد. تجلیِ زبانی این همگرایی، تولید و تکرار شعار است که بسیاری از این شعارها در فرهنگ ایرانی دشواژه محسوب میشوند. هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر ایجاد همگراییهای کلامی بین تماشاگران و شکلگیریِ ...
بیشتر
در میان تماشاگران فوتبال، علیرغم تفاوت در عوامل اجتماعی نظیر سن، تحصیلات، قومیت و طبقة اجتماعی، نوعی همگرایی زبانی شکل میگیرد. تجلیِ زبانی این همگرایی، تولید و تکرار شعار است که بسیاری از این شعارها در فرهنگ ایرانی دشواژه محسوب میشوند. هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر ایجاد همگراییهای کلامی بین تماشاگران و شکلگیریِ دشواژهها در ورزشگاه و نیز تأثیر دو متغیر اجتماعیِ سن و تحصیلات بر ایجاد همگرایی و تولید دشواژهها از سوی تماشاگران است. دادههای پژوهش از طریق پرسشنامه و مصاحبه با ۵۲ تماشاگر در ۴ مسابقه در ورزشگاه آزادی جمعآوری شده است. شرکتکنندگان در پژوهش از سنین مختلف و دارای سطوح متفاوت تحصیلی بودند. نتایج پژوهش نشان داد میان متغیر سن و همگرایی زبانی و نیز تولید دشواژه رابطهای معنادار وجود دارد. از سوی دیگر متغیر تحصیلات با همگرایی زبانی رابطهای معنادار دارد اما با تولید دشواژه رابطهای معنادار را نشان نمیدهد. در نهایت، پژوهش به طبقهبندیِ ۷۶ شعار بیانشده در ورزشگاه براساس ساختار و کارکرد آنها در ۷ گروه مختلف میپردازد. نتایج این پژوهش میتواند به زبانشناسان، جامعهشناسان و مدیران ارشد و پژوهشگران حوزة فرهنگ برای شناسایی هرچه بهتر فرهنگ و زبان در ایران و در شبکههای اجتماعیِ سست یاری رساند.
نرگس رحمانی؛ بهزاد رهبر؛ محمد رضا اروجی
چکیده
پژوهش حاضر به بررسی کارکرد تابوهای زبانی سینمای معاصر ایران و تأثیر جنسیت شخصیتهای فیلمها و فیلمنامهنویسان در ابراز آنها میپردازد. بیست فیلم منتخب، در بازۀ زمانی سالهای 1376 تا 1396 بوده و پس از مشاهدۀ فیلمها، دادهها استخراج و یاداشتبرداری گردیدهاند. در این راستا، طبقهبندی وارداف (2006) اصلاح شده و با فرهنگ ایران ...
بیشتر
پژوهش حاضر به بررسی کارکرد تابوهای زبانی سینمای معاصر ایران و تأثیر جنسیت شخصیتهای فیلمها و فیلمنامهنویسان در ابراز آنها میپردازد. بیست فیلم منتخب، در بازۀ زمانی سالهای 1376 تا 1396 بوده و پس از مشاهدۀ فیلمها، دادهها استخراج و یاداشتبرداری گردیدهاند. در این راستا، طبقهبندی وارداف (2006) اصلاح شده و با فرهنگ ایران تطابق یافته است. نتایج نشان میدهد از میان کارکردهای طبقهبندی مذکور، جلب توجه، تحریک و تحقیر در سینمای ایران مشاهده گردید. بهعلاوه، چهار کارکرد جدید شامل تأکید، تخلیۀ روانی، ترس و ابراز محبت نیز شناسایی شدند. بر اساس نتایج، دشواژههای مربوط به تخلیۀ روانی با فاصلهای قابلتوجه با سایر دشواژهها، با میزان 49% دارای بیشترین فراوانی هستند. در ارتباط با جنسیت، یافتههای این پژوهش مؤید آن است که کاربرد دشواژه در میان شخصیتهای مرد بیش از شخصیتهای زن است. از طرفی، فیلمنامهنویسان زن در قیاس با فیلمنامهنویسان مرد از دشواژههای بیشتری بهره بردهاند. نتایج حاصل در شناخت هرچه بیشتر جلوههای بیانی غیررسمی زبان مؤثر بوده و لایههای پنهان شیوههای بروز احساس در موقعیتهای انسانی مکالمه را واکاوی میکند. نمایشنامهنویسان، فیلمنامهنویسان، طراحان زبانی، زبانشناسان و حتی معلمان زبان میتوانند از یافتههای این پژوهش بهره ببرند.